www.iiiWe.com » مَردی

 صفحه شخصی صادق کاروان   
 
نام و نام خانوادگی: صادق کاروان
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: کارشناسی عمومی
شغل:  Software Engineering & Game Desing
تاریخ عضویت:  1392/06/13
 روزنوشت ها    
 

 مَردی بخش عمومی

10

مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد،

وقتی می گفتند : چرا دیر می آیی؟

جواب می داد: یک ساعت بیشتر می خوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمی گیرم. یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید.

*****

مرد هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ می زد تا شاگرد ها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود. یک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود.

*****

مرد هر زمان نمی توانست کار مشتری را با دقت و کیفیت ، در زمانی که آنها می خواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمی کرد و عذر می خواست، یک روز فهمید مشتریان ش بسیار کمتر شده اند.

*****

مرد نشسته بود. دستی به موهای بلند و کم پشتش می کشید . سیگاری آتش زد و به فکر فرو رفت. باید کاری می کرد. باید خودش را اصلاح می کرد. ناگهان فکری به ذهنش رسید. او می توانست بازیگر باشد:

*

*

*

از فردا صبح ، مرد هر روز به موقع سرکارش حاضر می شد، کلاسهایش را مرتب تشکیل می داد، و همه سفارشات مشتریانش را قبول می کرد. او هر روز دو ساعت سر کار چرت می زد. وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه می رفت، دستهایش را به هم می مالید و با اعتماد به نفس بالا می گفت: خوب بچه ها درس جلسه ی قبل را مرور می کنیم. سفارش های مشتریانش را قبول می کرد اما زمان تحویل بهانه های مختلفی می آورد تا کار را دیرتر تحویل دهد:

تا حالا چند بار مادرش مرده بود،

دو سه بار پدرش را به خاک سپرده

بود و ده ها بار به خواستگاری رفته بود.



حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده ، مدیر آموزشگاه راضی است که استاد کلاسش منظم شده و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شده اند.

اما او دیگر با خودش «صادق» نیست. او الان یک بازیگر است.

همانند بقیه مردم!

چهارشنبه 25 دی 1392 ساعت 11:59  
 نظرات    
 
امیر یاشار فیلا 16:17 چهارشنبه 25 دی 1392
2
 امیر یاشار فیلا

«صادق» بودن دستاورد و حُسنِ کمی نیست.
باید قدرش را دانست.

:-)
پیمان شبستانی 00:48 پنجشنبه 26 دی 1392
1
 پیمان شبستانی
البته در کنار راستگویی نظم هم لازم هست نمیشه که به بهانه خواب آلود بودن 1 ساعت دیر سر کار رفت!
فکرشو بکنید ادارات 1 ساعت هم بی کارمند بودن!
شکوه هوشمند 13:25 پنجشنبه 26 دی 1392
0
 شکوه هوشمند
افسوس بیشتر ما مجبور می شیم به خاطر جبر محیط اعتبارمون رو به چیزای دیگه بفروشیم
سیروان امینی 14:23 آدینه 27 دی 1392
0
 سیروان امینی
جالب بود تشکر
م افتخاری 12:26 شنبه 28 دی 1392
0
 م افتخاری
البته نظم و صداقت با هم منافاتی ندارند و میتوان برای پرهیز از خواب‌آلودگی به جای یساعت دیرتر بیدار شدن ، یکساعت زودتر خوابید
سید مجتبی هاشمی 12:04 سه شنبه 15 بهمن 1392
0
 سید مجتبی هاشمی
خیلی جذاب و قشنگ و زیبا بود
مرسی